مهر۹۵ مادرید
مادرید در وسط کشور، و در فلات اسپانیا واقع شدهاست. این شهر پس از لندن و برلین سومین شهر بزرگ اتحادیه اروپا است و منطقه کلانشهری آن پس از لندن و پاریس سومین منطقه کلانشهری بزرگ این اتحادیه است.شهر مادرید دارای فرودگاههای داخلی و بینالمللی از جمله فرودگاه مادرید-باراخاس است و همچنین راههای جادهای و ریلی بسیار مجهزی میباشد. حمل و نقل عمومی در مادرید کارآمد است. قطارها و متروی مادرید به عنوان اصلیترین بخش حمل و نقل عمومی فعالیت میکنند و در کنار این دو اتوبوس، مونوریل و تراموا به عنوان مکمل فعالیت میکنند.
بازار سن میگل (Mercado de San Miguel)
مرکادو د سن میگل یک بازار سرپوشیده تاریخی است که در سال ۱۹۱۶، نزدیک میدان بزرگ (Plaza Mayor) ساخته شد. پس از سال ها بی فعالیت بودن، این بازار در سال ۲۰۰۹ با غذاخوری های مدرن و غرفه های مواد غذایی بازگشایی شد.
پلازا د لا ویا (Plaza de la Villa)
پلازا د لا ویا یا میدان شهر، یک میدان کوچک در قلب مادرید است. این میدان با چند ساختمان تاریخی، از جمله سالن اسبق شهر مادرید احاطه شده است.
کاخ سلطنتی (Palacio Real)
پالاسیو رئال یا همان کاخ سلطنتی، یکی از بزرگترین کاخ ها در اروپا است. این کاخ که با الهام از کاخ ورسای ساخته شده است، با داشتن بیش از ۲۰۰۰ اتاق، حتی از آن کاخ نیز بزرگ تر است. بنای این کاخ توسط آرشیتکت ایتالیائی جیووانی ساچتی و بدستور فیلیپ پنجم در سال ۱۷۳۶ شروع و تا سال ۱۷۶۴ بطول انجامید. قبلاً در این محل کاخی بوده که در اثر حریق سال ۱۷۳۴ بکلی از بین رفته است. اگرچه اکنون این کاخ به یکی از اماکن مهم ودیدنی تبدیل شده است، اما به لحاظ اهمیت تاریخی آن هنوز نیز بسیاری از مراسم تشریفاتی پادشاه در آن برگزار میشود.
دروازه خورشید (Puerta del Sol)
پوئرتا دل سُل یک میدان شلوغ است که در مرکز مادرید و شاید همه اسپانیا قرار گرفته است، زیرا علامت “تابلوی کیلومتر صفر” در این میدان قرار دارد. علاوه بر این، در این میدان یک مجسمه خرس که نماد مادرید است نیز وجود دارد.
موزه پرادو (Prado Museum)
موزه پرادو دارای مجموعه ای گسترده از آثار گوناگون، همانند بزرگترین مجموعه نقاشی اسپانیایی، این موزه یکی از غنی ترین موزههای دنیا بوده و در آن بیش از ۳۰۰۰ تابلو عالی و نفیس گردآوری شده است. در این موزه آثاری از هنرمندانی چون گویا، رامبراند، گویا، روبنس، ولاسکز، مورییو، و ال گرگو بچشم میخورد. چنانچه برای دیدن تمام قسمتهای این موزه وقت کافی ندارید از آثارگویا که شاهکارهایش در دنیا بی نظیر است، دیدن نمائید.
پارک بازنشستگی – پارک رتیرو (Retiro Park)
رتیرو پارک محبوب ترین پارک مادرید است و در آن یک دریاچه بزرگ، آثار تاریخی، و چند موزه که قابل توجه ترین آن موزه ارتش (Museo del Ejército) است قرار گرفته است.این پارک زیبا که دارای فوارهها و مجسمههای زیبائی میباشد قسمتی از جنگلهائی است که در زمان فلیپ دوم اطراف مادرید را احاطه کرده بودند. نزدیک درب ورودی این پارک دریاچه کوچک و زیبایی قرار دارد و قایقهای داخل دریاچه همواره مورد استفاده مردم میباشد.
دروازه آلکالا (Puerta de Alcala)
پوئرتا د آلکالا در سال ۱۷۷۸ توسط معمار ایتالیایی ساباتینی ساخته شد. این دروازه نئوکلاسیک یکی از شناخته شده ترین نمادهای مادرید است که در بسیاری از کارت پستال ها به چشم می خورد.
ورزشگاه سانتیاگو برنابئو (به اسپانیایی: Estadio Santiago Bernabéu) یک ورزشگاه فوتبال، واقع در مادرید اسپانیاست که در تاریخ ۱۴ دسامبر ۱۹۴۷ به مالکیت باشگاه فوتبال رئال مادرید افتتاح شد. این ورزشگاه در حال حاضر ۸۵٬۳۵۴ نفر گنجایش دارد.
ال برنابئو که به احترام رئیس سابق باشگاه سانتیاگو برنابئو یسته نامگذاری شده در حال حاضر یکی از مشهورترین و با اعتبارترین ورزشگاههای جهان فوتبال معرفی میشود. این ورزشگاه میزبان چهار دوره لیگ قهرمانان اروپا در سال ۱۹۵۷، ۱۹۶۹، ۱۹۸۰ و ۲۰۱۰ بوده است. همچنین فینال جام ملتهای اروپا ۱۹۶۴ و جام جهانی فوتبال ۱۹۸۲ در این ورزشگاه برگزار شده است.
لاس بنتاس (Las Ventas)
لاس بنتاس که یکی از باشکوه ترین میدان های گاوبازی در اسپانیا است، در سال ۱۹۲۹ در سبک Mozarabic (که یک سبک معماری است که توسط صنعتگران جنوبی آشنا به معماری شمال آفریقا انجام میشد)، ساخته شد.
بدون تعارف اعتراف کنم تا کنون فکر میکردم در دنیای متبلغ اروپای مثلا متمدن، گاوبازی، صرفا همان صحنه های سرگرم کننده حمله گاو وحشی به ماتادور یا گاوباز اسپانیائی و پارچه قرمز رنگش می باشد.
از مسئول هتل خواستم جستجویی کند که آیا شانس حضور در میدان گاوبازی را دارم یا نه؟
خودش بیشتر از من ذوق کرد که برای ساعت ۶ عصر، یعنی حدود ۴ ساعت دیگه همون روز ۲۶ مهر ۹۵ در میدان اصلی پلازا د توروس گاوبازی برگزار میشد.
من هم خوشحال روانه آنجا شدم.
زیبایی بنای آن، مرامجذوب خود کرد، برای جذب مشتری برای خرید بلیط، پیشنهاد جایگاه ویژه را هم دادند ولی به خاطر اینکه بتوانم از نمای بالا و بهتر عکاسی کنم مجبور شدم به طبقات بالاتر بروم.
اما…
در اروپای به ظاهر متمدن اصلا باورم نمیشد که قرار است به تماشای چه بنشینم…
برای بلیط روی کروکی صندلیها، نقطه ای را به هم نشان دادند و خودشان به زبان اسپانیائی توافق کردند که اینجا مناسب است، من هم به فارسی روان پرسیدم که مطمئن باشم؟ برای عکاسی مناسب است؟ آنها هم به اسپانیائی روان گفتند برو خیالت راحت، ما نون حلال میبریم سر سفره زنو بچه..
وارد میدان شدم، چه شکوهی، چه عظمتی، چه معماری و ترکیب رنگ منحصر به فردی، ولی افسوس به اتفاقاتی که برایش شادی هم میکنند،
در هنگام ورود به میدان تشکهایی را تبلیغ میکردند و به اسپانیایی روان چیزی را میگفتند و من اینبار به زبان مادری و آذری روان گفتم نه حله…ساغول…
یکساعتی زود رسیده بودم، در حال آبیاری زمین و خط کشی بودند. انصافا هم چه شماره صندلی را برایم انتخاب کرده بودند، مشرف به زمین و زمان.
بالاخره یکساعت گذشت و من که تازه فهمیده بودم آنها درباره تشکها به اسپانیایی روان چه میگفتند مجبور بودم بفهمم که جایگاه نشیمنگاههایش بتنی است و سرد… افسوس دیر شده بود.
چون آنها هم اهمیت زمان و احترام به فروش بلیط و مشتری را از ما آموخته و راس ساعت ، موکدا دقیقا راس ساعت بدون انتظار برای حضور مسئولین شروع کردند
نمایش شروع شد. ۶ گروه گاوبازی وارد میدان شده و رژه رفتند.
سپس اولین گروه وارد میدان شد و پس از استقرار گاوبازها، درب اصلی باز شد و بوفالوی بینوا فارغ از اینکه بداند برای چه پا به میدان گذاشته ، با غرور به سمت ماتادور حمله کرد.
هر گروه حدود ۲۰ دقیقه برنامه اجرا میکرد، یا بهتر بگویم من تازه متوجه شدم که بازی با گاو نیست بلکه هر گروه ظرف ۲۰ دقیقه به فجیع ترین حالت ممکن گاو را زجر کش کرده و در نهایت با یک شمشیر که در حلقش فرو میبرند، گاو را کشته و مورد تشویق قرار گرفته و دور افتخار میزنند.
بوفالو بینوا نمیدانست برای چه میدود؟ میدوید تا گردش خون و تپش قلبش بیشتر شود تا با هر نیزه و شمشیری که بر گردن و سینه اش فرو میرود خون بیشتری خارج شده و کم رمق و کم رمقتر شود تا با تلو تلو خوردن و زمین خوردنش. ماتادور کف و سوت بیشتری را برای خودش جمع کند.
صحنه هایی که از انتشار فیلم و عکس آن اجتناب میکنم،
تا پایان نمایش ۲ ساعته، بهت زده به اطراف نگاه میکردم، قوم متمدن اینهایند؟ در آرامشی که دارند، چه ظالمانه با یک حیوان برخورد میکنند.
به راستی در آن لحظات بوفالو به چه می اندیشید؟
اگر از قبل میدانستم هرگز پا در آن میدان نمیگذاشتم، در بیشتر لحظات نگاهم را از داخل میدان برمیگرداندم چرا که تاب دیدن نداشتم.
توصیه میکنم هرگز تجربه نکنید
پلازا د اسپانیا (Plaza de España)
پلازا د اسپانیا یکی از زیباترین میدان های مادرید است. در مرکز این میدان، مجسمه یادبود میگل د سروانتس، نویسنده دون کیشوت، قرار گرفته است.
میدان بزرگ (Plaza Mayor)
پلازا مایور، یک میدان بزرگ با طراحی متقارن است که توسط ساختمان های آجر قرمز زیبا محصور شده است. این میدان یکی از زیبا ترین میدان ها در اروپا است.پلازا مایور میدانیست پر از رستوران و کافه و آثار معماری گوتیک و محل اصلی جشنها و فستیوالهای مادرید.